پادکست راوی گنبد کبود قصد دارد قصههایی را به زبان فارسی در اپیزودهای مختلف منتشر کند. تلاش ما این است داستانها به دوراز کلیشههای جنسیتی و قومی باشد. برای دیدن تصاویر کتابها در کانال یوتیوب راوی گنبد کبود عضو شوید. https://youtu.be/SiIV-ium_Xo
قمرالملوک وزیری، در دوران مظفرالدینشاه قاجار به دنیا آمد. وقتی قمر دو ساله بود پیش مادربزرگش آمد تا با او زندگی کند. مادربزرگ قمر در قصر شاه زندگی میکرد. در آن زمانها شاه ایران با بیشتر از یک زن ازدواج میکرد. زنهای شاه و فرزندانشان در قسمتی از قصر زندگی میکردند که به آن حرم میگفتند. مادربزرگ قمر که صدای خیلی خوبی داشت برای زنان حرم روضه یا همان آواز مذهبی میخواند. قمر با دیدن روضهخوانی مادربزرگش به خوانندگی علاقه پیدا کرد. در یک مهمانی خصوصی قمر مرتضی نیداوود را دید. مرتضی موسیقیدان بزرگی بود و وقتی صدای قمر را شنید فهمید قمر میتواند خواننده خیلی بزرگی شود. مرتضی قمر را به دوستان دیگرش که آنها هم موسیقیدانهای بزرگی بودند معرفی کرد و قمر از آنها درس آواز و موسیقی یاد گرفت. وقتی قمر بیست ساله بود در گراند هتل تهران کنسرت داد. این کنسرت اولین در خیلی چیزها بود: اولین کنسرت قمر، اولین کنسرت یک زن ایرانی در ایران مدرن در حضور مردان، و اولین باری که یک زن بدون حجاب آواز خواند. روز بعد از کنسرت پلیس پیش او رفت و از او خواست تا دیگر بدون حجاب کنسرت ندهد. اما قمر با این شهامت خود راه را برای زنان دیگر باز کرده بود و دیگر برگشتی درکار نبود. در زمانهای قدیم، مردم برای شنیدن موسیقی یا باید به کنسرت میرفتند یا موسیقی زنده را به خانههایشان میآوردند. برای همین شنوندگان موسیقی بیشتر وقتها فقط مردان ثروتمند بودند. قمر اعتقاد داشت همه باید بتوانند از موسیقی لذت ببرند. برای همین وقتی رادیو در ایران شروع به کار کرد قمر هم با رادیو همکاری کرد تا همهی مردم ایران بتوانند با چرخاندن پیچ رادیو مهمان صدای او باشند و موسیقی را به خانههای ایرانیان برد. قمر بسیار نیکوکار بود و به فقیران کمک میکرد. او تمامی ثروت خود را به افراد نیازمند بخشید و خیلی وقتها تمام درآمد کنسرت خود را به افراد بدون پول میداد یا برای افراد فقیر موسیقی اجرا میکرد. یک بار تمام درآمد کنسرت مشهد خود را به آرامگاه فردوسی، شاعر بزرگ ایران، داد. قمر با شهامت و شجاعت و صدای زیبای خود راه را برای آوازهخوانی زنان ایرانی باز کرد و صدای خود را مهمان خانه ایرانیان کرد تا همه از زیبایی موسیقی سهم داشته باشند.
خط میخی یکی از قدیمیترین خطهای دنیاست. اسمش خط میخیه چون حرفهایش به میخ شباهت دارند. زبانهای مختلفی در دوران باستان، یعنی زمانهای خیلی قدیم ، به این خط نوشته میشدند. یکی از این زبانها زبان فارسی قدیم است و به خط میخی زبان فارسی، خط میخی هخامنشی هم میگویند. این خط را داریوش بزرگ، از شاهان هخامنشی، درست کرد و برای همین به آن خط میخی هخامنشی میگویند. او از این خط برای نوشتن پیروزیهایش در جنگهای آن زمان استفاده کرد. خط میخی را روی سنگ یا ظروف گلی مینوشتند و به این نوشتهها سنگنوشته میگویند. سنگنوشتههای دوران هخامنشی که به این خط نوشته شدهاند را هنوز بعد از دو هزار و پانصد سال میتوانیم در جاهای مختلفی مثل تخت جمشید، دشت مرغاب، بیستون، الوند، شوش، و جاهای دیگری در آسیا ببینیم. بزرگترین سنگنوشتهی دنیا، بیستون است که در نزدیکی کرمانشاه قرار دارد. روی این سنگنوشته، به خط میخی هخامنشی و به سه زبان فارسی باستان، آشوری و ایلامی پیروزیهای داریوش بزرگ نوشته شده است. از حدود دو هزار و سیصد سال پیش دیگر کسی این خط میخی استفاده نمیکرد و کمکم مردم دنیا توانایی خواندن نوشتههای به این خط را برای سالهای زیادی از دست دادند. وقتی حدود پانصد سال پیش این سنگنوشتهها پیدا شدند هیچ کس بلد نبود آنها را بخواند. دانشمندان سالها تلاش کردن تا بتوانند این راز بزرگ را حل کنند. بین خطهای میخی، خط میخی هخامنشی اولین خطی بود که دانشمندان توانستند بخوانند. و چون سنگنوشتههای داریوش بزرگ به سه زبان فارسی، ایلامی و آسوری بود، با فهمیدن خط فارسی دانشمندان توانستند رمز خطهای دیگر را هم کشف کنند و دیگر نوشتههای به خط میخی را هم بخوانند امروزه حروف خط میخی حتی در کامپیوترها هم کد مخصوص خود را دارند و برنامههای کامپیوتری زیادی وجود دارند که کلمهها را به خط میخی برای شما مینویسند. در برنامه زیر ما کلمه ایران را به خط میخی نوشتیم. اسم شما به خط میخی چطور نوشته میشود؟
فک خزری که در زبان محلی بهش سگ آبی هم میگن کوچکترین عضو خانواده فکها است و یک ویژگی خاص داره اون هم اینکه فقط و فقط در دریای شمال زندگی میکنه. این حیوون بانمک چشمهای درشت و گوشهای خیلی خیلی کوچکی دارد. این فکها در خشکی خیلی کند راه میرن در حالی که توی آب با کمک گرفتن از پاهاشون میتونن خیلی سریع شنا کنن. این فوک ها میتونن بین پانزده تا بیست دقیقه زیر آب شنا کنند و بعد برای نفسکشیدن روی آب میان. فکهای خزری آبزی هستن، یعنی بیشتر وقتها رو تو آب زندگی میکنن. این فکها در طول سال مهاجرت میکنند .مهاجرت یعنی چی؟ یعنی محل زندگیشون را تغییر میدهند. تو فصل پاییز بهطرف شمال میرن. چون آب دریای شمال اون جا کمعمقتره و تو زمستون یخ میزنه. فکها تو زمستون روی این یخها سوراخهای کوچکی درست میکنن تا بتونن برای نفسکشیدن بیرون بیان و یکسری سوراخ بزرگتر هم میسازن تا کامل بتونن بیرون بیان. غذای این فکها ماهیه و هر فوک بزرگسال بین دو تا سه کیلو ماهی در روز میخوره. زمستون فصلیه که فوکها بچهدار مییشن. هر فوک ماده باردار میشع و یک یا دو تا بچه به دنیا میاره. فکها پستانداران هستن و هر بچه فوک حدود یک ماه شیر مادر رو میخوره. وقتی بچهها کمی بزرگ شدن. همه فکها بهصورت گروهی به سمت جنوب دریا میان. چون عمق این قسمت بیشتره و درنتیجه تو تابستون فضائی خنکتر به نسبت شمال این دریا داره. این فوکها ازجمله حیوونایی هستن که در خطر انقراض قرار دارن. حدود صد سال پیش یعنی اوائل قرن بیستم تعداد فکهای خزری حدود یک میلیون بود اما الان فقط صد هزار تا از این فک ها باقی موندن. یه دلیل این کاهش شکار اون ها بهخاطر پوست قشنگشونه و دلیل دیگه آلودگی آب بهخاطر کارای آدمهاست. تازه تغییرات آبوهوا گرم شدن کره زمین هم دلیل دیگهی کم شدن تعداد فکهای خزری تو دریای مازندرانه. ما آدمها باید یادمون باشه که کره زمین برای همه جاندارانه و ما باید از این زمین مهربون مراقبت و دوباره اون رو به یه جای امن برای همه حیوونا و خودمون تبدیل کنیم.چون ما فقط یه دونه زمین داریم.
یوزپلنگ ایرانی سریعترین پستاندار روی خشکیه که سرعتش میتونه به نزدیک صد و ده کیلومتر در ساعت برسه. بعضی وقتا قدم یوزپلنگ هفت متر میشه یعنی اندازه قد یه ساختمون دوطبقه. یوزپلنگای ایرانی اول تو آفریقا زندگی میکردن که حدود سی و دو تا شصت و هفت هزار سال پیش اومدن به آسیا. سالهای سال تو کشورهای مختلف آسیایی با قدمهای بلند و تیز خودشون دویدن. این یوزپلنگا سر کوچیک دستوپای بلند و کشیده، کمر باریک و سینه بزرگ دارن. پوست این حیوون زیبا زردرنگه با خالهای سیاه کوچیک و تو پر. دوتا نوار سیاهرنگ از گوشه چشمهاش تا دماغش وجود داره که بهش خط اشک میگن . یوزپلنگا تو دشت کویر زندگی میکنن و محل زندگی اونا در حال حاضر یه منطقه حفاظتشده است یعنی کسی نمیتونه اونا رو شکار کنه. یه زمانی این یوزپلنگا تو بیشتر جاهای آسیا زندگی میکردن اما الان فقط دوازده تا قلاده اون هم فقط توی ایران از این حیوان زیبا باقیمونده. یعنب یوزپلنگای ایرانی در معرض انقراض هستند. یه دلیل انقراض شکار بوده مثلاً توی این عکس میبینیم که یه مهاراجه هندی حدود هشتاد سال پیش آخرین یوزهای این کشور رو شکار و نسلشون رو منقرض کرد. دلیل دیگهی انقراض این حیوونهای خوشگل تغییراتیه که ما آدما تو محل زندگی این یوزها ایجاد کردیم. مثلاً ساختن جاده که باعث تصادف با اونها شده یا تغییرات آبوهوایی. سر همین چیزا توی ایران هر روز پلنگی را که میبینیم بهش یک گردنبند جیپیاس میبندیم. جیپیاس یه دستگاهه که به ما نشون میده که یوزپلنگ کجاست تا دانشمندا بتونن پیداش کنن و بهش رسیدگی کنن. تو جامجهانی فوتبال مردان سال دوهزار و چهارده عکس یوزپلنگ روی لباس تیمملی ایران نقش بسته بود تا به مردم دنیا یادآوری بشه که این حیوون تیزپا به کمک احتیاج داره. ما آدما باید با احترام به محیطزیست، کره زمین رو برای همه حیوونا و خودمون به یه جای امن برای زندگی تبدیل کنیم چون ما فقط یهدونه زمین داریم
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت دهم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
کتاب مارتین لوتر کینگ جونیور (از سری مردم کوچک، آرزوهای بزرگ) نوشته لیزبت کایزر مارتین پسری مذهبی از شهر آتلانتا، در آمریکا، از خانوادهای پر از کشیش بود. پدرش کشیش بود، پدربزرگش کشیش بود و عمویش کشیش بود.... شاید روزی خودش هم یک کشیش بزرگ شود. یک روز، دوستش او را به خانه دعوت کرد تا با هم بازی کنند. مارتین خیلی تعجب کرد وقتی از او خواستند تا خانه دوستش را ترک کند چون رنگ پوست او سیاه است. او فهمید چقدر اوضاع وحشتناکی است. اسم این وضع وحشتناک "جداسازی" بود. یعنی مکانهای عمومی - مثل اتوبوس و رستوران - برای افراد سیاه و سفید قسمتهای جدا از هم داشتند. مارتین و دوستش را به دو مدرسه متفاوت فرستادند. مارتین اعتقاد داشت اگر چیزی نادرست است آدم نباید ساکت بماند و آن را قبول کند. او به خودش قول داد که وقتی بزرگ شد با قدرتمندترین سلاح با بیعدالتی بجنگد: با کلمهها. مارتین در دانشگاههای جورجیا، پنسیلوانیا و ماساچوست درس خواند، و آنجا در مورد مهاتما گاندی مطالعه کرد - مردی که زندگی میلیونها هندی را با روشهای اعتراض آرام بهتر کرد. وقتی درس مارتین تمام شد، او به آلاباما، ایالتی در جنوب کشور آمریکا، رفت و در کلیسایی در شهر مونتگومری کشیش شد. هر یکشنبه، از پشت منبر کلیسا، حاضران در مراسم را تشویق میکرد تا در مورد موضوعهای مهم نظر دهند. یک روز، زنی به اسم رزا دستگیر شد چون حاضر نشده بود صندلی خود در اتوبوس را به یک فرد سفیدپوست بدهد. مارتین از افراد محله خواست تا وقتی قانون عوض نشده است سوار اتوبوس نشوند. شهروندان زیادی از داستان رزا و کلمات مارتین الهام گرفتند. ناگهان، اتوبوسها تقریبا خالی بودند. اتوبوسها برای مدت یکسال خالی ماندند تا وقتی که قانون جداسازی اتوبوسهای مونتگومری بالاخره تمام شد. این اولین پیروزی بزرگ جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا بود... اما آخرین نبود. مارتین مردم سراسر آمریکا را تشویق کرد تا برای حقوق خود به بپاخیزند و با اعتراض مسالمتآمیز همراهی کنند. خیلی وقتها به آنها حمله شد و مارتین بیستونه بار دستگیر شد. ولی او و همراهانش هیچوقت با خشونت جواب ندادند. مارتین میگفت خشونت هیچ وقت نمیتواند خشونت را بیرون کند، فقط عشق میتواند. مارتین به برگزار کردن یک راهپیمایی اعتراضی در واشنگتن، پایتخت آمریکا، کمک کرد، جایی که سخنرانی مهمش با چند کلمه ساده اما قدرتمند شروع میشد: "رویایی دارم". سال بعد، مارتین با دریافت جایزه صلح نوبل به جوانترین برنده این جایزه تبدیل شد. کلمات پر از امید، صلح و عدالت او ملتی را به تغییر قوانین میخواند تا قوانین برای همه مردم برابر باشند. و اگر به صدای قلبتان گوش دهید، هنوز میتوانید صدای مارتین کوچک را بشنوید که از شما میخواهد تا رویاهایش را زنده نگه دارید. رویای دنیایی که ما با شخصیتمان قضاوت میشویم نه با رنگ پوستمان. مارتین لوتر کینگ جونیور (متولد ۱۳۰۸ - وفات ۱۳۴۶) مارتین لوتر کینگ با اسم "مایکل" در شهر آتلانتا در ایالت جورجیا در کشور آمریکا به دنیا آمد، اما بعد اسم خود را به مارتین تغییر داد. با بزرگ شدن در خانوادهی کشیشها، مارتین به زودی یاد گرفت تا خوب را از بد تشخیص دهد. دوران کودکی شاد به او چیزی داد که او بعدها به آن "اراده قوی برای عدالت" میگفت، و حس خوشبینی که بر دنیای جداسازیشدهای که در آن به دنیا آمده بود غلبه میکرد. وقتی بزرگ شد و به دانشگاه رفت مطالعات مذهب را با درسهای گاندی ترکیب کرد - گاندی فعال پیشرو به جای خشونت با تظاهرات آرام اعتراض میکرد. مارتین اینها را یاد گرفت، و فهمید که نوشتهها و سخنرانیهایش بهترین روش برای تغییر احساس و فکر مردمند. یکی از اولین فرصتهای او کشیش بودن در کلیسایی در آلاباما بود. در آنجا، خطابههای پرشور او حس امید جدیدی ایجاد میکرد. در همان زمان، او رهبر اولین تظاهرات بدون خشونت آمریکایی آفریقاییها به اسم "تحریم اتوبوس" شد که با رزا پارکس شروع شده بود. این اعتراض ۳۸۲ روز طول کشید، و بعد از این مدت دیوان عالی آمریکا اعلام کرد تمام افراد سفید و سیاه باید در اتوبوس سوار شدن برابر باشند. در مدت ۱۰ سال بعد، مارتین بیشتر از ۹ میلیون کیلومتر سفر کرد و توجه دنیا را به رویای خود جلب کرد که در آن "کودکان به جای رنگ پوست با نوع شخصیتشان قضاوت میشوند". رویای مارتین امروز هم الهامبخش ما برای مبارزه در راه برابری است. تصاویر کتاب را در یوتیوب ببینید. https://youtu.be/SiIV-ium_Xo
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت نهم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت هشتم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت هفتم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
یویو یک بچه یوزپلنگ ایرانی است که در این داستان شب یلدا با مادر و پدرش به خانه مادربزرگ و پدربزرگ میرود تا شب یلدا را جشن بگیرد. پدربزرگ به رسم هر سال برای همه قصه میگوید. قصه امسال داستان سوپ سنگ است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت ششم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت پنجم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت چهارم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت سوم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت دوم این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
با مجموعه "خونه مادربزرگها" بچههای قدیم بزرگ شدن با مخمل و نوکسیاه و مادربزرگه. در این اپیزود پادکست داستان قسمت اول این مجموعه را با روایت مرآت بهنام و با صدای گویندگان مجموعه تلویریزیونی میشنویم. مادر بزرگه: هنگامه مفید گوینده شخصیت مادر بزرگه است. مادر بزرگه رئیس خانه و تکیه کلامش "جان قربان" است. مراد: مراد فرزند همسایه است که به مادربزرگه سر میزند. گوینده این شخصیت راضیه برومند است. مخمل: گوینده این شخصیت بهرام شاهمحمدلو است. مخمل با خانواده آقا حنایی دشمنی دارد اما پس از به دنیا آمدن نبات به او علاقه پیدا میکند. آقا حنایی و گل باقالی خانوم: رضا بابک گوینده آقا حنایی و فاطمه معتمدآریا گوینده گل باقالی خانوم است. نوک سیاه و نوک طلا: آزاده پورمختار گوینده نوک سیاه و مریم سعادت گوینده نوک طلا است. این دو شخصیت فرزندان آقا حنایی و گل باقالی خانوم هستند. نبات: فاطمه معتمدآریا گوینده این شخصیت است.
قصهی طوقی سرودهی م آزاد را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای اولین بار در دهه ۴۰ شمسی منتشر کرد. این سروده بر اساس داستانی عامیانه است. طوقی مرغ کوچک داستان یک قوزه پنبه میبیند و به دنبال آن راه میافتد تا از آن برای خودش قبایی بدوزد. طوقی در طول مسیر طولانیاش تا به خیاط برسد با مشاغل زیادی مثل نخریسی، پارچه بافی، رنگرزی و… آشنا میشود.
فرخرو پارسا از پیشگامان جنبش زنان ایران و اولین زنی بود که در ایران به وزارت رسید. در این اپیزود داستان تلاشهای فرخرو برای بهتر کردن زندگی زنان و کودکان ایرانی را برای کودکان پیشدبستانی میگوییم. موسیقی متن آهنگ رستاخیز از کیوان ساکت؛ موسیقی پایانی سرود برابری زنان
معرفی از سایت کتابک: کتاب «قورباغه می ترسد» داستانی بامزهای است درباره ترس کودکان نوشته ماکس فلت هاوس نویسنده و تصویرگر برنده جایزه هانس کریستین اندرسن. شب است و قورباغه در رختخوابش دراز کشیده است. اما نمیتواند بخوابد چون از توی کمد و از زیر تختش صداهای عجیب و غریبی میشنود. او فکر میکند که یک شبح زیر تختش است برای همین فرار میکند و خود را به دوستانش میرساند. اردک و خوک در ابتدا حرف قورباغه را باور نمیکنند اما با شنیدن صداهای عجیب و غریب آنها هم حسابی میترسند. این داستان به زبان ساده به مسالهی ترس میپردازد. قورباغه از اشباح و هیولاها میترسد. دوستانش در ابتدا میگویند که به این چیزها باور ندارند و از آن نمیترسند، اما این ترس به آنها هم سرایت میکند. در پایان داستان کودک درمییابد که هر کس از چیزی میترسد؛ از تاریکی، ترس از تنها شدن یا ترس از دست دادن کسانی که دوستشان داریم... اما خوب است که ما درباره ترسهایمان صحبت کنیم. شاید آنها بتوانند به ما کمک کنند تا بر آنها غلبه کنیم.
مرغ سرخ پاکوتاه - پروین دولتآبادی 1 view 0 0 Share Save Report  راوی گنبد کبود SUBSCRIBE Published on 4 Sep 2020 معرفی از سایت کتابک: مرغ سرخ پاکوتاه سروده پروین دولت آبادی است. مرغ سرخ پا کوتاه یک افسانه منظوم است. بسیاری بر این باورند که مایه این افسانه منظوم از افسانه ای روسی برگرفته شده و به همه جهان گسترش یافته است. در ایران این افسانه نخستین بار از سوی پروین دولت آبادی شاعر نامدار کودکان در سال ۱۳۴۹ به نظم درآمد و با تصویرگری آراپیک باغداساریان منتشر شد. مرغ سرخی در مزرعه به راه می افتد و دانه ای به رنگ طلا می یابد. او از همه جانوران مزرعه، سگ، گربه و اردک می خواهد که به او کمک کنند تا این دانه را بکارد. هیچ یک حاضر به همکاری با او نمی شوند. به هنگام درو باز دست یاری دراز می کند و دوباره با پاسخ های منفی آن ها رو به رو می شود. به همین شکل مرغ به تنهایی نان را به آسیاب می برد، گندم ها را آرد می کند و نان می پزد. در پایان که نان آماده شد، جانوران نان می خواهند. مرغ یادآوری می کند که چون به او در تهیه نان کمک نکرده اند، این نان تنها سهم جوجه هایش خواهد بود. شاعر در این منظومه گوهر هستی، کار، کوشش و همکاری را ستوده و تنبلی را نکوهش کرده است. او در لا به لای این داستان منظوم فرآیند تهیه نان را نیز برای کودکان بازگو می کند. این داستان منظوم بار دیگر با تصویرگری پرستو حقی با رنگ های شاد و درخشان در سال ۱۳۹۳ از سوی موسسه پِژوهشی تاریخ ادبیات کودکان منتشر شده است. مخاطب این کتاب تصویری پیش بینی پذیر کودکان پیش دبستانی و سال های نخست دبستان هستند. به خانواده ها و مربیان پیشنهاد می شود که این داستان منظوم را در جمع کودکان بلند بخوانند. تکرار برخی از بندها کودکان را به همراه شدن با خواننده کتاب تشویق می کند. کودکان موسیقی و آهنگ داستان را دوست دارند. پس از خواندن داستان مربیان می توانند این داستان را با کودکان به نمایش در آورند. گزیدههایی از کتاب آردُ خمیر کرد ونشست نون به تنور زد دست به دست وقتی که نون آماده شد مشکل کارها ساده شد نون خور تنبل پیدا شد دور تنور هم غوغا شد
توبا آزموده از زنان پیشروی ایرانی بود که یکی از اولین مدارس ابتدایی دخترانه یعنی مدرسه ناموس را تاسیس کرد. او خود تدریس در این مدرسه را به عهده کرد که او را به یکی از اولین معلمان مدرن زن در ایران تبدیل کرد. توبا اولین دبیرستان دخترانه را هم تاسیس کرد و بسیاری از دانشآموختگان این مدرسه بعدها به نسلهای بعدی دختران آموزش دادند. در این اپیزود داستان تلاشهای توبا را میشنویم. موسیقی متن "رستاخیز" از کیوان ساکت. آهنگ پایانی قسمتی از سرود "برابری زنان"
بیبیخانم استرآبادی اولین مدرسه دخترانه را در ایران تاسیس کرد. این اپیزود پادکست، به کوشش اعظم حیدری، داستان بیبیخانم و تلاشش برای تحصیل زنان را با زبانی کودکانه میگوید. موسیقی متن آهنگ رستاخیز کیوان ساکت، موسیقی پایانی سرود برابری زنان.
چند تا بچهی یه خانواده میخواهند بروند و خرس شکار کنند! یعنی چی میشه؟ https://hodhod.com/product/%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%85-%DB%8C%D9%87-%D8%AE%D8%B1%D8%B3-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85
کتاب مهمانهای ناخوانده نوشته فریده فرجام https://youtu.be/zOn9MI9dVuY
در ۲۰ سالگی درگذشت احمد شاملو یکی از معروفترین کتابهای کودکش را در پادکست منتشر میکنیم. تمامی نوارهای کودک شاملو را در سایت رسمی احمد شاملو میتوانید بشنوید. http://shamlou.org
ترجمه اعظم حیدری. کتاب من انسانم نوشته سوزان ورد را میتوانید در لینک زیر ببینید https://youtu.be/I5lgFcHz-AI
کتاب "دزده و مرغ فلفلی" از معروفترین کتابهای کودک فارسی است که چندین نسل با فلفلی شهر به شهر ایران را برای پیدا کردن دزد رند ناقلا همراهی کردند تا مرغی که صد تومن میخریدن و فلفلی نمیدادش را پیدا کنند. کتاب هنوز بعد از نزدیک ۴۰ سال زیر چاپ است.
کتاب خرگوشک بازیگوش نوشته مارگارت وایز براون یکی دیگر از کتابهای کلاسیک کودکان است. خرگوش کوچکی که میخواهد از مادرش فرار کند و مادر به او میگوید همه جا دنبالش خواهد رفت. کتاب یکی از لطیفترین داستانهای کودک است و بر اساس یک آهنگ فولکلور فرانسوی نوشته شده. داستان کتاب بسیار شبیه شعر ترانه "تو که ماه بلند آسمونی است"، مثلن خرگوشک میگوید من ماهی میشم مادر میگوید اگه ماهی شی من ماهیگیر میشوم. برای دیدن ویدئو تصاویر لینک زیر را ببینید: https://youtu.be/SSe6ElBQWOw
رادی گنبد کبود کتاب کلاسیک شب به خیر ماه را برای کودکان میخواند. ترجمه از اعظم حیدری. برای دیدن توضیحات و تصاویر کتاب کانال یوتیوب راوی گنبد کبود را ببینید https://youtu.be/gyPQClaxC-Y
یویو یک بچه یوزپلنگ ایرانی است. در این قسمت یویو با مامان یویو و بابا یویو سفره هفتسین آماده میکند و به استقبال نوروز میرود
این اپیزود مخصوص کودکانی است که در مورد ویروس کرونا شنیدهاند و ممکن است نگران باشند. اگر کودک شما در این گروه نیست شاید بهتر باشد این اپیزود را گوش نکند. این کتاب در وبسایت رادیوی ملی آمریکا، انپیآر، منتشر شده است و رویا کریمیان آن را به فارسی ترجمه کرده و در سایت بهتن منتشر کرده است. گروه راوی گنبد کبود این کتاب را اجرا کرده است. برای دیدن و پرینت کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://wp.me/p56hBp-mr
این قسمت برای بچهها نیست، برای والدین بچههاست در دوران خانهنشینی ویروس کرونا. کاغذ به فرنگ نوشته مرآت بهنام داستان قسمتی از زندگی شخصیت ساختگی "گلپر معینالتجار" زن ایرانی در دوران مشروطه است که به صورت نامههایی که بین او و افرادی در فرنگ نوشته میشود بیان میشود. گلپر در ابتدای داستان برای نامکرده خود فرخ که به فرنگ رفته است نامه مینویسد، و بعد اشخاص دیگری وارد داستان میشوند. در این مسیر زندگی گلپر دستخوش تغییراتی میشود و با سواد آموزی گلپر حجره پدر را اداره میکند. کتاب صوتی دیگری از این مجموعه به نام "سفر به سرزمین سرخ" هم کامل شده که در اپیزود دیگری منتشر میکنیم. قسمت دوم این کتاب قرار است تا تیرماه منتشر شود.
در این اپیزود داستان زندگی "آلنوش طریان" از کتاب "زنان پیشرو" نوشته "الهام نظری" و "گلچهره سهراب" را میشنویم. این کتاب داستان زندگی ۵۰ زن پیشرو ایرانی است و تلاشی در جهت زدودن کلیشهها و الگوسازی برای دیگر زنان ایران زمین. برای اطلاعات بیشتر اکانت اینستاگرم "دخترها تسلیم نمیشوند" را ببینید. https://instagram.com/doxtarha?igshid=6ml0jtffojk
در این اپیزود داستان زندگی "توران میرهادی" از کتاب "زنان پیشرو" نوشته "الهام نظری" و "گلچهره سهراب" را میشنویم. این کتاب داستان زندگی ۵۰ زن پیشرو ایرانی است و تلاشی در جهت زدودن کلیشهها و الگوسازی برای دیگر زنان ایران زمین. برای اطلاعات بیشتر اکانت اینستاگرم "دخترها تسلیم نمیشوند" را ببینید. https://instagram.com/doxtarha?igshid=6ml0jtffojk
یویو یک بچه یوزپلنگ ایرانی است که با پدر و مادرش زندگی میکند و ما داستانهایش را با روایت راوی گنبد کبود میشنویم. در این قسمت یویو بیمار میشود و باید در خانه استراحت کند. پدر یویو برایش کتاب “جرمها چی هستند” را میخواند. در این کتاب یویو با مطالب زیر آشنا میشود: ۱. انواع جرم چیست مثل ویروس و باکتری ۲. چرا باید وقت عطسه صورت خود را بپوشانیم ۳. بدن چطور با جرم مبارزه میکند ۴. چطور داروها و غذای سالم و استراحت به بدن کمک میکنند. مطالب پزشکی این داستان از کتاب “جرمها چی هستند؟” از انتشارات معروف اوزبرن اقتباس شده است. مطالب کتاب “جرمها چی هستند” با کمک سازمان بهداشت عمومی انگلیس تهیه شده است.
داستان رزا پارکس از مجموعه "مردم کوچک، آرزوهای بزرگ". موسیقی متن آهنگ "رزا پارکس" از گروه outkast. تصاویر کتاب را میتوانید در لینک زیر ببینید: https://youtu.be/4g12HfhTy4E
یویو یک بچه یوزپلنگ ایرانی است که با مامان یویو و بابا یویو زندگی میکند و ما داستانهایش را برای شما روایت میکنیم. این مجموعه داستانها برای آشنایی بچهها با مفاهیم مختلف مثل فصلها، مناسبتها و غیره است. در این اپیزود آهنگ پاییز با صدای هانی نیرو از آلبوم ترانههای پردیس را هم میشنوید.
"همیشه عاشقت خواهم بود" از "رابرت مانش"، نویسندهی کانادایی، اولین بار در سال ۱۹۸۶ چاپ شده و به سرعت تبدیل میشه به یکی از پرفروشترین کتابهای کودک از جمله مدتها در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز بوده. کتاب با داستان مادری شروع میشود که نوزادش را در آغوش گرفته و براش لالایی میخواند تا وقتی که پسر بزرگ میشود و برای کودک خودش لالایی میخواند و به این طریق چرخه زندگی را نمایش میدهد. داستان آنقدر احساس درش وجود دارد که اشک به چشم بعضی آدمها میآورد. برای همین با وجود این که هنوز بعد از سی سال یکی از پرطرفدارترین کتابهای کودکه ولی یک سری مخالف سرسخت هم داره، طوری که نویسنده کتاب خودش گفته "فکر میکنم حدود یک درصد خوانندهها کتاب را نمیتوانند تحمل کنند". این میزان احساسات در کتاب میتواند از اینجا باشد که مانش این کتاب را بعد از این که دو تا فرزند بیولوژیکیش موقع تولد مرده به دنیا آمدند نوشته. این کتاب هم در فهرست ۱۰۰ کتاب انتخابی معلمها برای کودکانه که در سال ۲۰۰۷ به صورت آنلاین رایگیری کردند. کتاب تا جایی که من دیدم در ایران ترجمه نشده. اگر مجموعه فرندز را دیدید جوئی در تولد یک سالگی اما این کتاب را میخواند.
این اپیزود را ندا یکی از شنوندگان ما خونده است تا کمک کنه به بچههایی که روز اول مدرسه دلشوره دارند. این هم توضیحات ندا " فردا اول مهر، شروع مدرسههاس و دانشآموزهای قشنگ ما سال تحصیلی جدید رو شروع میکنن. شروع سال تحصیلی مثل هر شروعی و برای هر رده سنی با استرس و اضطراب همراهه. چه خوبه بچهها بدونن ما متوجه دلشورهشون هستیم، بهشون حق میدیدم و مثل همیشه کنارشون هستیم. کتاب دلشوره روز اول سعی میکنه به بچهها در شناخت احساس استرسشون کمک کنه و بهشون بگه “همه روز اول سال جدید دلشوره دارن”. من این کتاب رو برای پادکست راوی گنبدکبود خوندم و امیدوارم به درد بچههای شما هم بخوره و فردا روز کم استرستری رو بگذرونن." کتاب اصلی "First Day Jitters" نوشته Julie Danneberg است و در ایران "کتابهای پرنده آبی" ترجمه و چاپش کرده است. آمازون کتاب را برای ۵ تا ۸ سال معرفی کرده است.
"موتور کوچولویی که تونست" یک داستان عامیانه آمریکایی است که پس از انتشار در سال 1930 در ایالات متحده مشهور شد. این داستان به کودکان ارزش امید و پشتکار را نشان میدهد و بر اساس یک نظرسنجی آنلاین در فهرست صد کتاب برتر معلمهای مدرسه در آمریکاست. جمله معروف این داستان "من فکر کنم که میتوانم" و "من فکر کردم که میتوانم" بارها در فیلمها، داستانها و مقالههای دیگر هم تکرار شده است مثل فیلم دامبو که وقتی دامبو میپرد این دو جمله را میگوید، و یا شل سیلوراستاین هم یک شعر دارد به نام "موتور آبی کوچولو". اسم کتاب اصلی The Little Engine that Could نوشته Watty Piper است. یکی از ویژگیهای این کتاب که در موردش زیاد حرف زده میشود و به کتاب جنبه فمینیستی میدهد جنسیت "موتور آبی کوچولو" است که زن است. در حالی که تمام مردان از کمک کردن به قطار در راه مونده خودداری میکنند، قطار آبی کوچولو که یک زن است آنها را کمک میکند. رده سنی کتاب دو سال و بالاتر.
هیولای رنگی رنگی" داستان یک هیولاست که یک روز صبح خیلی گیج از خواب بیدار میشود چون احساساتش، که هر کدوم یک رنگیند، قاطی شدند. دختر داستان بهش کمک میکند تا احساساتش را از هم تشخیص دهد و هر کدام را در ظرف خودش بگذارد. این کتاب را نویسنده اسپانیایی آنا لناس نوشته و سال ۲۰۱۲ برای اولین بار چاپ شده و به خاطر نقاشیهای خاصش در این چند سال خیلی مورد توجه بوده. اسم کتاب اصلی The Color Monster است و نوشته Anna Llenas. رده سنی مخاطب ۳ سال و بالاتر. برای دیدن تصاویر کتاب لینک زیر را ببینید: https://youtu.be/7ma5y3irEyk
از سری داستانهای مجموعه لاما لاما نوشته آنا دودنی. رده سنی سه سال و بالاتر
آوای پارک نوشته آنتونی براون، نویسنده انگلیسی برنده جایزه معتبر هانس کریستین آندرسن در سال ۲۰۰۰، از زبان چهار نفر که زمان در یک پارک حضور دارند ماجراها را تعریف میکند: مادری جدی، پدری نگران، پسری غمگین و دختری شیطان. کتاب نشان دهد چطور اتفاقات اطراف و تفسیر ما از آن به پیش فرض ما ربط دارد تا به واقعیات اطراف. و چقدر دنیای بزرگسالان و کودکان از هم فاصله دارند. رده سنی پنج ساله و بالاتر
داستان بزبز قندی داستان بزبزقندی و شنگول و منگول و حبه انگورش را حتما بارها از برگترهای خود شنیدهاید، این که چرا مادرشان آنها را در خانه تنها گذاشت و چطور گرگ بدجنس آنها را گول زد و خورد را هم میدانید. اما این داستان آنقدر شیرین و جذاب است که بارها و بارها هم اگر بشنویم از آن سیر نمیشویم. نه شما بچهها و نه ما بزرگترها. پس بیایید این بار هم این داستان زیبا را با صدای مرآت بهنام بشنویم.
کتاب گویای «پیتگربههه: کفش سفیدمو دوست دارم» اولین کتاب در مجموعه کتابهای تصویری پیت است که داستان یک گربه به اسم پیت را روایت میکند. جیمز دین، نویسنده اثر، این کتاب را در سال ۲۰۰۸ بهصورت شخصی منتشر کرد و بعدها به خاطر استقبال زیاد از کتاب، یک انتشارات بزرگ آن را دوباره چاپ کرد و پیت گربههه هم به لیست پرفروشترین کتابهای تصویری کودکان نیویورکتایمز پیوست. این کتاب داستان پیت، یک گربه آبیرنگ است که وقتی پا در توتفرنگی، توت آبی، گلوشل و ظرف آب میگذارد، کفشهای سفید نونوارش قرمز، آبی، قهوهای و خیس میشوند اما پیت نهتنها گریه نمیکند بلکه هر بار به خواندن آهنگش ادامه میدهد: کفش قرمزمو دوست دارم، دوست دارم آره دوست دارم. پیام آموزشی کتاب برای کودکان، این است که به هر مشکلی برخوردید باز به راهتان ادامه بدهید چون همه چیز خوب است. گروه راوی گنبد کبود این کتاب را با روایت مرآت بهنام در دسترس کودکان فارسیزبان قرار داده است.
افسانه کدو قلقله زن به جا مانده از روزگاران گذشته فلات ایران است و برخی آن را مربوط به دوران نوسنگی میدانند. پیام این داستان تلاش برای حفظ بقا در برابر عوامل طبیعی و درندگان بوده است. این کتاب گویا داستان کدوی قلقله زن را برای کودکان روایت میکند. کودکان با شنیدن این افسانه میآموزند که هنگام سختی از شگردها و ترفندهای خلاقانه برای رهایی استفاده کنند.
کتاب صوتی «پسرک نون زنجبیلی» داستانی از داستانهای فولکولوریک کشور آلمان است. روزی روزگاری پیرمرد و پیرزنی ریزه میزه در یک خانه کوچک زندگی میکردند. یک روز پیرزن تصمیم گرفت که یک پسرک کوچک از خمیر نان زنجبیلی بسازد. وقتی کار پیرزن تمام شد، نان زنجبیلی را در فر گذاشت تا بپزد. وقتی خمیر کامل پخت، پیرزن نان را از فر درآورد، اما همین که سینی را روی میز گذاشت، پسر نان زنجبیلی از توی سینی دوید و فرار کرد...
دویدم و دویدم از متلهای فلکلور ایرانی است که با صدای مرآت بهنام میشنوید. دویدم و دیودم سر کوهی رسیدم دوتا خاتونو دیدم یکیش به من آب داد یکیش به من نون داد....
ی از مشکلاتی که بچهها از سن خیلی پایین باهاش مواجهند متفاوت بودن با بقیه است. این که به خاطر خوب نبودن در نوشتن، نقاشی یا ورزش ممکنه احساس کمبود کنند و از بقیه بچهها دوری کنند یا اعتماد به نفس نداشته باشند. کتاب 'زرافهها نمیرقصند' در مورد این موضوعه. این کتاب سالهاست یکی از پرفروشترین کتابهای خردسالان در دسته کتابهای پرورش اعتماد به نفس است. مثلن الان در آمازون کانادا کتاب اول اعتماد به نفس برای کودکان است (عکس دوم) . جرالد یک زرافه قد بلنده که نمیتوانه خوب برقصه و به همین خاطر همه مسخرهاش میکنند. تا وقتی که یاد میگیره که برای رقصیدن باید موسیقی مخصوص خودش را پیدا کنه. . کتاب اصلی از نویسنده بریتانیایی جایلز آندریاست به اسم giraffes can't dance. . کتاب را من به فارسی ترجمه کردم و گروه راوی گنبد کبود ویراستاری کرده و خوانده. نتیجه کارشان را پسر من که خیلی دوست داره. شما هم شاید دوست داشته باشید.