زما نه ای آغاز شد که جوهره وجود نفوس به محک امتحان گذاشته شد. بسا جواهری که در مرداب منیت غرق شدند و بسا سنگ و خاکی که به تربیت الهی در و گوهر شدند و درخشیدند. زمانه جدیدی آغاز شد. زمانه اکسیر. در این نمایش رادیویی شما با داستان های زندگی اولین پیروان حضرت باب آشنا میشوید
در محکمه شیراز سیدباب مورد حمله حسین خان آجودان باشی قرار گرفت و تجار و امام جمعه شیراز و بزرگان به عظمت مقام سید باب واقف شدند.
حسین خان آجودان باشی به آزار و اذیت پیروان باب اکتفا نکرد و معترض حضرت باب شد و حضرت باب خود رهسپار دارالحکومه شد.
حضرت باب در مکه و در حین مراسم حج، حجت را تمام فرمودند و رسالت خویش را اعلام نمودند
پس از وصول نامه باب الباب حضرت باب رهسپار سفر حج شدند. سفری که نه ماه طول کشید و سرپرستی خانواده خود را به دایی خود سپرده و فقط جناب قدوس و مبارک خادم حضرتشان همراهشان بودند.
خطه نور با حضور میرزا حسینعلی نوری به محبت حضرت باب مشتعل شد و آثار حضرت باب در آن خطه دست به دست می شد و تمام شبهات توسط میرزا حسینعلی مرتفع می گشت
میرزا عزیز دل خسته و ناراضی از نفوذ قدرتمند سخنان میرزا حسین علی به محضر ملا محمد نوری رفت و از ترسی که بر دلشان رخنه کرده بود سخن گفتند.
میرزا حسین علی نوری پس از اقرار به حقانیت سید باب و ایمان به مقام والای ایشان قیام به تبلیغ و انتشار اوامر آن حضرت نمود
ملاقات شبانه ملا محمد نوری با ملا حسین اثری بی نهایت بر قلب ملا محمد نوری گذاشت و این قرار باعث شد تا پسر میرزا بزرگ نوری را بشناسند
حضرت باب هر یک از پیروان اولیه خود را جهت اعلان ظهور عظیمشان به شهرهای مختلف مامور ساختند کم کم هر یک از حروف حی همانند شعله ای افروخته بر فراز کو ه ها شام جهل و غبار اوهام مردم را با نور خود به روشنایی مبدل و قلوب خفته در تعصب را به نور هدایت مهتدی و سرشار از عشق نمودند
اصحاب حضرت باب برای ابلاغ امر الهی سفر در پیش گرفتند و هر کدام دچار سرنوشتی متفاوت گشتند
حضرت باب برای هر یک از حروف حی مأموریتی محول نمودند و اولین کسی برای این امتحان آماده گشت ملا علی بسطامی بود
برای رسیدن به حقیقت چه در رؤیا باشی ، چه حجّتی برای تو باشد، چه میانه نماز باشی و یا الهام الهی برای تو باشد، فرقی ندارد در پیوستن به حقیقت
ملا حسین برای انجام اموری از سوی حضرت باب در شیراز سکنی گزیدند.