هر اپیزود ماجرای یک رابطه عاطفی واقعی و به روز چاپ شده در نیویورک تایمز آمریکا
انتظار، مخصوصا اگر به درازا بکشد یا به یه بخش لاینفک از روزمره ات بدل شود، کیفیتی غریب و ناملموس است. از آن جنس کیفیاتی که نیروهای نامرئی زیادی را به وضعیت روحی روانی آدمی تحمیل می کند. تعریفش مبتنی بر مفهوم زمان است و از آنجا که زمان انتزاعی ترین مفهوم در حیات بشر ست، راه بردن به تودرتوی کیفیت انتظار تاحدی ناممکن استMusic 1: Shabzade, EbiMusic 2: Old Soul, Hans ZimmerMusic 3: Safarnak, Khatere Hakimi
از منظر زیگموند فروید، "وظیفه سوگواری" بازیابی انرژی روانی است که در عزیز از دست رفته سرمایه گذاری کرده بودیم و این مهم با مرور هرچه بیشتر خاطرات و امیدهاییست که به او پیوند زده بودیم. اما مطالعات اخیر نشان میدهد که تسکین پس از مرگ عزیری از دست رفته نه از طریق مرور بیشتر خاطرات او، که با تضعیف هرچه بیشتر این خاطرات امکانپذیر است. در واقع برخلاف باورهای پیشین، خاطرات افراد و مکانها ابژههای ذهنی در سرمان نیستند بلکه خوشههایی از نورونهای مار مانندند که در مسیرهای انشعابی در جایجای مغز ما ترتیب یافتهاند. قدرت هر خاطره بستگی به اتصال نورونها و پیوندش با انگارهها و خاطرات دیگر دارد. هرچه خاطرهای چند وجهیتر باشد، راحتتر میتوان نشان عصبیاش را یافت. گرچه نمیتوانیم خاطرهای را حذف کنیم اما با فکر نکردن به آن میتوان از گردشاش در ذهن خودآگاهمان جلوگیری کرد. برگرفته از کتاب "روی دیگر اندوه" اثر "جورج بوناتو" موسیقی متن My Immortal: Evanescens Together we will live forever: Clint Mansell
ملاقاتهایی که قراره مقدمات یه رابطه عاطفی رو فراهم کنه، باید واجد سطح قابل قبولی از حساسیت عاطفی باشه. طبق تحقیقات خانم آنا سوسمان، زمانی که بسیاری از مردان وارد این قرار ملاقاتها میشن توانایی و تمایل خودشون برای داشتن این حساسیت عاطفی رو از دست میدن یا بهتره بگیم محدو میکنند. در نتیجه احساساتشون از دسترس دور و یه اختلال بزرگ در فرآیند آشنایی ایجاد میشه لینک مقالات https://www.nytimes.com/2023/11/11/opinion/marriage-women-men-dating.html https://www.americansurveycenter.org/research/from-swiping-to-sexting-the-enduring-gender-divide-in-american-dating-and-relationships/
آلن دوباتن در کتاب "چگونه در دنیای مدرن دوام بیاوریم" می گوید:"فرهنگ کمال طلبانه غربِ مدرن این تصور رو ایجاد کرده که زندگی انسان هم مثل اکتشافات و اختراعاتش پدیده ای کمال پذیر است. یونانیان باستان ژانر هنری موسوم به "تراژدی" خلق کردند تا به خود یادآوری کنند که حتی بزرگترین جنگجویان و سیاست مداران و شاعران هم در نهایت نقص های اساسی داشتند که باعث میشد زندگیهایشان گاه به اوج تراژدی و فاجعه منجر شود. فلسفه ذن در ژاپن یک سنت هنری را کلید زد که موضوعش زیبایی منحصر بفرد چیزهای ناکامل بود: ظروف سفالی یک وری که هنوز اثر دست پیشه ور بر آن مانده یا مسیر باغچه هایی زیبا در حواشی خزه گرفته اند. لازم است برای جبران نگرش مدرنیته، فلسفه غیرکمال گرایی را در سرتاسر زندگی بکار گیریم. فلسفه ای که میتواند در روابطمان زیربنای مدارا و خوش خلقی باشد. آنچه در عشق می جوییم، بیش از آنکه موجودی کامل و بی نقص باشد، کسی ست که باید نقص های متعددش را با بصیرت و در زمان مناسب به ما هشدار دهد تا با یکدیگر بکوشیم و سازگار شویم و بپذیریم." موسیقی: Perfectly Imperfect اثر Declan Donovan
زندگی عاریتی یا اصیل؛ از نگاه مارتین هایدگر، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلماتی، شاخصه اصلی زندگی اصیل تلاش در یافتن مسیر صحیح بر مبنای باورهاییست که بر آنها معتقدید. به خود وفادار باشید و لحن و صدای خود را دریابید. و برای عاریتی زیستن کافی ست وفاداری به خود را فدای وفاداری به دیگری کنید. کافی ست از ترس قضاوت اطرافیان صدای خود را خاموش کنید و کلامتان انعکاس صدای دیگران شود
استر پرل (Esther Perel) رواندرمانگریست که عمدهی آثارش به تحقیق در باب این موضوع میپردازد؛ "تنش بین نیاز به امنیت (عشق، تعلق و نزدیکی) و نیاز به آزادی (تمایل جنسی، ماجراجویی و فاصله) در روابط عاطفی". پرل معتقد است که با توجه به گرایش فرهنگ مدرن به سکولاریزاسیون و فردگرایی و همچنین عطش انسان معاصر به کسب هرچه بیشترِ "احساس خرسندی و رضایت" از زندگی زودگذر، انتظارات هر فرد از رابطهی عاطفیاش بطور چشمگیری فزونی یافته است. پرل بر این باور است ؛"هیچگاه انتظارات فرد از ازدواجاش تا بدین حد زیاد نبوده است؛ از یک طرف، انسان معاصر در طلب آسایش روانی است و برای کسب این مهم او نیاز دارد که عواملی چون ثبات، احترام، امنیت و وابستگی را از رابطه عاطفیاش کسب کند. از سوی دیگر، همین انسان، تشنهی رازآلودگی و ماجراجویی در زندگی و فرار از یکنواختی و کسالت است". پرل راهحل برونرفت از تناقض میان این دو جنس نیاز را در بازتعریف مفهوم "تکهمسری" جستجو میکند. او با تاکید بر اهمیت کیفیت خانواده هستهای و با استفاده از اصطلاح "بازیابی و تعمیر یک رابطه عاطفی"، به مرحلهای از یک رابطه دراز مدت اشاره میکند که هرکدام از زوجین در صداقت و صراحت کامل نیاز به تجربهای کوتاه مدت با شخصی سوم را طلب میکنند. از این حیث، استر پرل چنین رابطهای با فرد سوم را نه یک خیانت (خیانت ریشه در رازداری و مخفیکاری دارد) که بعنوان بخشی ناگزیر از یک رابطهی باز (open relationship) تلقی میکند. از نظر او در رابطههای پنهانی، زوجین سعی دارند که با حفظ پایداری و امنیت خانواده، آزادی و خودمختاری را هم داشته باشند؛ و این رابطه و وابستگیِ ناممکن، باعث ایجاد چالشی بزرگ در زندگی آنها میشود. اما در حالت دوم، پیدا کردن نفر سوم بدین معناست که "من میخواهم خودم را در جای دیگر پیدا کنم؛ و با قدرت بیشتری به زندگی اصلیام برگردم موسیقی اپیزود؛ Sacrifice اثر التون جان
هر فرد برای پیاده سازی طرح کلی ماجرای زندگیش میتونه از دو ابزار تئوریک کمک بگیره. یکی الگوی معروف جورف کمپل، و دیگری یه مفهوم تئوریک تحت عنوان "رویداد یا باصطلاح انگلیسی Event"؛ مفهومی که در ادبیات برخی از فلاسفه آلمانی برای تبیین ایده های فلسفی استفاده میشده. الگوی جوزف کمپل سادهست. جوزف کمپل بعد از مطالعه مفصل اساطیر و داستانهایی که از دیرباز تا به امروز نگارش شده، به این نتیجه میرسه که یه الگوی تقریبا مشابه و تکراری در شیوه روایت اکثر این داستانها استفاده میشه؛ شخصیت اصلی ماجرا، برحسب یک اتفاق، تصمیم یا درکی نو، از وضعیت یک که وضعیت معمول و روزمره زندگیشه وارد وضعیتی جدید میشه. وضعیتی که تجربیاتی متفاوت و بعضا غیرقابل پیش بینی رو براش بهمراه داره. این شخصیت برای مدتی در این وضعیت سیر میکنه، در پایان به نگرشی جدید میرسه و مجددا وارد وضعیتی میشه که بیشباهت با همون وضعیت اول نیست. همه ما در داستان بلند زندگیمون از این دست سفرها رو پشت سر گذاشتیم. تجربه چند سال حضور در دانشگاه، تجربه عشق، شکست، مهاجرت، از دست دادن یک عزیز، مثالهایی از این سفره. گرچه باید دید چه سفری، ارزش تبدیل شدن به یک داستان خوب رو داره. من برای پاسخ به این سوال از مفهوم "رویداد" کمک میگیرم. "رویداد" همون نقطه عطفیه که در زندگی معدودی از آدمها به کرات اتفاق میفته، در زندگی بعضیها کمابیش و در زندگی برخی هم شاید هیچگاه اتفاق نیفته. رویداد اون لحظهایه که طوفانی ناگهانی در وجود فرد بپا میشه، ذهن مرحله ای از هشیاری رو تجربه میکنه، نگرشی نو حاصل میشه و داستان زندگی شخص پتانسیل ورود به فصلی جدید رو پیدا میکنه. "رویداد" گرچه یه لحظه نابه و به آنی دنیای درون فرد رو دستخوش تغییرات جوی شدید میکنه، اما ماحصل مدت زمان مدیدیه که فرد با نگاهی واقعگرایانه درصدد کسب تجربه و صد البته آگاهی بوده موسیقی متن https://musicgeek.ir/eleni-karaindrou-to-vals-tou-gamou/
فردریش نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی، قائل به دو نوع از آگاهی بود. یکی آگاهی نسبت به حقایق بنیادین زندگی؛ حقایقی چون مرگ و تولد، تنهایی، ناتوانیهایمان و ... دانسته هایی که اغلب به تلخکامی انسان میافزاید، چشم اندازی تیر و تار را ترسیم میکند و زیستن را دشوار میسازد. دوم، آگاهی هایی از جنس خیالهای سودمند. خیالهایی که اگر همزمان و در تکمیل با دانسته های جنس اول شکل گیرد، نه فقط فریبنده نیست که منجر به ایجاد "امیدهای مبتنی بر عمل" خواهد شد. امیدهایی نه از جنس خوشبینیهای دمادم که آیندهای روشن را قطعی میپندارد بی آنکه منجر به عمل شود، بلکه امیدهایی که هم تحمل مواجهه با حقایق تلخ بنیادین را ممکن میسازد و هم، مهمتر از آن، زمینهای برای اقدامی موثر را فراهم میکند؛ شجاعتهایمان، گذشتهایمان، پشتکارهایمان، صبوریهایمان و تمام آنچه ما را در شرایطهای سخت زندگی مقاوم داشته و پیش میبرد، ریشهای در خاک این خیالهای سودمند دارد موسیقی؛ https://soundcloud.com/nazli-heydarian/fereydoon-farrokhzad-marge-man?ref=clipboard&p=a&c=0&si=471e94384732406c93ef0f1261d7fbe9&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing https://soundcloud.com/user1883885/serenade-by-franz-schubert?p=a&c=0&si=57836c37cf6448c9add6c72c112a9647&utm_source=other&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing https://soundcloud.com/yasan-parto/eleni-karaindrou-adagio-from?ref=clipboard&p=a&c=0&si=03bfe7ac8daa42168a9597f3194086c0&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing
ایوان کلیما، نویسنده مطرح اهل چک، در کتاب "روح پراگ" مینویسه؛ قلمرو ذهن و جان هر فرد، تنها قلمروییست که حکومتهای دیکتاتوری قادر به تسخیرش نیستند. در این اپیزود مختصری از مقاله "فرهنگ علیه توتالیتاریسم" رو خواهید شنید و البته خواهم گفت که در فصل سوم "رادیو اِروس" چه چیزی در پیش خواهیم داشت معرفی کتاب؛ "روح پراگ" اثر ایوان کلیما ، ترجمه خشایار دیهیمی ، نشر نی
سهم عمده ای از هویت نسل جدید را کالاهای مصرفی با محوریت بدن تشکیل میدهند. از انواع استایل پوشش با برندهای مختلف تا انواع مدلهای آرایش، تتو و غیره... در واقع این هویت سعی میکند مبتنی بر ویژگیهای اکتسابی باشد. خلاقیتی بخرج دهد، خودساخته باشد و تا جای ممکن منحصربفرد. درست برخلاف نسلهای پیشین مثل پدران و مادران ما که هویتشان انتسابی بود و از محل تولد، قومیت، نام خانوادگی و جنسیت نشات میگرفت. ماجرای این اپیزود به مسئله مهم "شکاف نسلها" میپردازد
ژان ژاک روسو در سال ۱۷۶۱ میلادی در رمان خود بنام "الوئیز نو"، حال و روز قهرمان جوان رمان، سنپرو، را اینگونه توصیف میکند؛ سنپرو که بهتازگی از روستا مهاجرت کرده، زندگی در کلانشهر را بمثابه "نزاع دائمی گروهها و فرقهها، و جزر و مدّ بیوقفه پیشداوریها و عقاید متخاصم" تجربه میکند. " همگان پیوسته گفتار و کردار خویش را نقض میکنند" و "همه چیز گنگ و مهمل است، اما هیچ چیز تکاندهنده نیست، زیرا همگان به همه چیز عادت کردهاند". سنپرو پس از اقامتی چندماهه در کلانشهر به معشوقهاش مینویسد؛ "تازه دارم آن حالت مستی و گیجی را حس میکنم که این زندگی پرتنش و متلاطم آدمی را در آن غرق میکند. با این شمار کثیر اشیا و موضوعاتی که از برابر چشمانم میگذرد، رفتهرفته گیج و منگ میشوم. از میان این همه چیزهایی که برایم جذاب است، حتی یکی نیست که دلم را اسیر خود سازد، و با اینحال مجموعه آنها بروی هم احساساتم را چنان تحریک میکند که از یاد میبرم چه هستم و به که تعلق دارم. برگرفته از کتاب "تجربه مدرنیته" اثر مارشال برمن، ترجمه مراد فرهادپور موسیقی متن؛ "باله فندقشکن" اثر چایکوفسکی
مکانهای عمومی کلانشهرها را رصد کنید تا ببینید؛ زناننسلدیروز آنگونه که باید دختراننسلامروز را در نافرمانیمدنی از حجاباجباری همراهی نمیکنند؟ حالا که گشتِمنحوسِارشاد برای مدتی نامعلوم به پستویی خزیده و تنِ نزارِ آزادی اندک فرصتی برای احیاء جان دارد، حالا که نور جنبشی نو میتواند ریشه اتحادی زنانه را در بستر مفاهمهای سیاسی-اجتماعی بگستراند، حالا که افتادن هر شال از سر بر شانه دلالتیست بر سقوط یک بنای فاسد و پوسیده... درونماندگار (immanent) و فرارونده (transcendent) دو صفتی هستند که در پاسخ به چرایی انفعالِ جمعیِ زناننسلدیروز یاری رسانند. در این اپیزود نوشین، خانم سیوهشت سالهای که اخیرا در کلاسهای اسپیکینگ آیلتس شرکت کرده، از تجربه خود میگوید. موسیقی: Almost Worried Eyes آلبوم "بخاطر سنگفرشی که مرا به تو میرساند" اثر فردین خلعتبری
"ساحتِ فردی" یا همان داستانهای شخصی هر انسان و "ساحتِ جمعی" یا همان روایتهای مشترکی که قرار است با دیگران شکل بدهد، نیاز به "پل" داره. پلی که ستون در خاک "سواد عاطفی" میزند. همان حوزهی تربیتی که دولتمردان یک حکومت تمامیتخواه از مردمانشان دریغ میکنند تا در بزنگاههای سیاسی-اجتماعی، روایتهایِ مشترکِ مسنجمی بین اعضای آن جامعه شکل نگیرد. در این اپیزود، نیکول واکر تجربهی شخصیاش را به اشتراک میگذارد. کلید واژههای انگلیسی استفاده شده در اپیزود؛ Emotional literacy/Civic education موسیقی: ترانه "قدغن" از شهریار قنبری
مسئله نویسنده این ماجرا، مسئله اکثر ما ایرانیهاست: مسئله ذهنی که دچار برزخٍ. ذهنی که در موقعیتهای مختلف بجای ابراز وجود، مدام باید مکث کنه تا ببینه چی دقیقا درسته و چی دقیقا غلط. و البته که گاهی اوقات موقعیت بمراتب پیچیده تر هم میشه لینکهای تهیه کتاب: +447475462064 WhatsApp www.mehripublication.com sales@mehripublication.com
یک رابطه عاطفی رو بهتره ترک کنید اگر به یکی از این سه اصل مهم آسیب بزنه؛ استقلال فردیت، عزت نفس و آرامش خاطر. در این اپیزود از تجربه یک دختر ایرانی خواهید شنید
یک انفجار هویتی: صبح از خواب بیدار میشی، مطابق معمول صفحه ایمیل رو باز میکنی و در کمال تعجب میبینی یه ایمیل ناشناس داری. یک نفر نوشته:"سایت 23andMe اعلام کرده که شما خواهر من هستید. ممنون میشم باهام تماس بگیرید." در این اپیزود، کاما از این تجربه عجیب میگه موسیقی این اپیزود؛ only you اثر Ambros Seelos
کایلا، خانم ۳۴ ساله این داستان، بعد از پشت سر گذاشتن دوره قرنطینه و آشنایی با یه مرد عجیب، بدنبال یه تعریف شسته رفته از مفهوم "تنهایی" میگرده
مری، خانم سیوپنج ساله این اپیزود معتقده کارهای بظاهر بیاهمیت زیادی هستند که شادی زیادی رو به ارمغان میارن (مثل احیا کردن گلدونهای خشک تو پیادهرو)، و بهترین نگرش به زندگی رو کسایی دارند که به اینطور کارها بهای زیادی میدن (شخصیت فانتزی عاشقانه مری چنین نگرشی داره)
چقدر خودتونو میشناسید؟ گاهی پیچ و خمهای زیاد زندگی باعث میشه خیلیهامون از مواجه با تصویری شفاف از شخصیتمون غافل بمونیم. در این اپیزود گایلی از تجربه خودش میگه
ماجرای عاطفی اپیزود پیش رو از مسیر خاطراتی شیرین میگذشت و شاید به پیوندی عمیقتر میانجامید، اگر دو مانع بزرگ بر سرِ راه پسر سیودو ساله داستان نبود؛ یکی نداشتن تجربه و درک لازم برای برقراری ارتباط با جنس مخالف و دیگری فضای مسموم یک اداره دولتی. مانع اول ریشه در فقر آموزشی در دوران کودکی و نوجوانی پسر دارد - اکثر هم نسلهای او بخوبی میدانند از چه محرومیتهایی حرف میزنم- و مانع دوم ریشه در تبعیضات جنسیتی دارد؛ ریشه در بذرهای فاسدی که توسط حکومتی دیکتاتوری کاشته میشود تا پلهای یک ارتباط انسانی، هرچه بیشتر سست و بیتعادل بنا شد https://melovaz.ir/this-is-porcupine-tree لینک موسیقی اپیزود
از بعضی کمبودهای عاطفی نمیشه گذشت، حتی اگه در اعماق وجودت خاکش کنی و پنجاه سال ازش بگذره. در این اپیزود میشل از دغدغه ای میگه که یک عمر نادیدهاش گرفت اما عاقبت مجبور شد باهاش رو در رو بشه
شما در رابطه عاطفیتون چطور دلبسته پارتنرتون میشید؟ معمولا دلواپسید که مبادا اونطور که باید بهتون توجه نشه، یا دوریگزین هستید و اتفاقا زیاد هم دل به رابطهتون نمیدید، یا اینکه با خیال راحت و بیحاشیه غرق در رابطه میشید و ازش کام میگیرید. در این اپیزود کوکو مِلِرز، سی ساله و ساکن لسآنجلس از تجربیاتش در دو رابطه اخیرش میگه
اصطلاح "دختر ترشیده" عمری به درازای هزاره داره و متاسفانه بیتوجه به تاثیرات مخربش بر روان هر دختر، هنوز در ادبیات عامه مورد استفادهست. در این اپیزود شبنم، نویسنده و ساکن آفریقای جنوبی از تجربهی خودش میگه
یه میز مذاکرهست، یه سمت تیم لزبینها و یه سمت تیم اسلامگراها. استفانی گرنت در این خاطره از تجربه این جلسه اضطراری میگه
طی دوران قرنطینه، مهگان یه رابطه عاطفی عجیب رو تجربه میکنه. این تجربه به او اثبات میکنه که روابط انسانی تا چه حد مایه حیات آدمهاست
نیکل، سی ساله و ساکن سیاتل، فکر میکرد که زندگی ظلمی بس بزرگ در حقش مرتکب شده. او سعی میکرد با فکر کردن به گذشته و آینده، از فکر کردن به شرایط دشوار حال حاضر اجتناب کنه اما ...
کمالگرایی عاطفی و دنبال کردن فانتزیهای رمانتیک ممکنه باعث بشه که یک فرد برای سالها پارتنر دنیای واقعی زندگیشو پیدا نکنه. لاوینیا در این اپیزود از تجربه خودش میگه.
روابط رمانتیک جنسی (Casual Sexual Relationship) علیرغم ظاهر سطحی، پیش پاافتاده و زودگذری که دارند، خصلتی ویژه رو در بطن خودشون پنهان دارند. در این اپیزود شیلا، سی و چهار ساله و ساکن لس آنجلس از تجربه خودش میگه.
در این اپیزود سحر از تجربیاتی میگه که باعث درک عمیق واژه هایی چون دل بستن، دل کندن، انتخاب، فاصله و جبر جغرافیایی شده. سحر سی و هشت ساله، دانشجوی ارشد پرستاری و ساکن بارسلون اسپانیاست.
چرا ترجیح بر اینست که در دوران کنونی بیش از پیش به موضوع "روابط عاطفی" بپردازیم و در باب آن گفتگو کنیم لینک کتاب "انسانها در عصر ظلمت" http://B2n.ir/1HH1 لینک آثار بریان رئا https://www.pinterest.com/planetbridget/brian-rea/
پاتریشیا در بیست و دومین سالگرد ازدواجش مجبور به مواجه با ترسی میشه که سالهاست در وجودش لونه کرده. با اینحال این تنها دستاورد این سالگرد ازدواج نیست...
جنی، معلم ادبیات انگلیسی و ساکن نیویورک معتقده که مادرها گنجینه قصه های زندگی فرزندانشون هستند
جسیکا، سی و چهار ساله و ساکن ملبورن معتقده تعدد روابط عاطفی معیوب در گذشته، ممکنه برداشت صحیح آدم از یک رابطه سالم رو مخدوش کنه
تارا ابراهیمی، سی و چهار ساله، ایرانی مقیم آمریکا، بعد از سالها مراقبت از برادر بیمارش درکی متفاوت از زندگی رو تجربه میکنه
النا، ۲۶ ساله و ساکن منچستر یک رابطه عاطفی بسیار غم انگیز رو تجربه میکنه. این تجربه درس مهمی رو براش بهمراه داره
مری، ۳۰ ساله و ساکن نیویورک معتقده یک رابطه عاطفی جدی بهترین آیینه ای هست که تصویر واقعی یه شخص رو بهش نشون میده
جینی، سی و دو ساله و ساکن نیویورک معتقده عشق افلاطونی هنوز یکی از بهترین راههای نجات از تنهایی ست
کاتلین، سی ساله و طراح وبسایت بعد از تجربه یک رابطه عاطفی از طریق اسکایپ به این باور رسیده که نوع جدیدی از روابط رمانتیک در شرف ظهوره
آرون لانگ، چهل و پنج ساله و ساگن سیاتل آمریکاست. او اخیرا به این باور رسیده که عدم تحقق رویاهای جوانی نباید باعث سرزنش های پیاپی بشه. بالعکس این تصمیمات و خاطرات گذشته باید پلی باشه برای آینده ای هرچه پرشورتر
ریچل نومن، ساکن شهر کلیف در آمریکا معتقده گاهی یک تجربه سخت در کودکی بدل به کلافی سردرگم در شخصیت فرد میشه و تا سالیان سال بر تمام جوانب زندگیش اثر میگذاره، مخصوصا اگر این تجربه ارتباط مستقیم با روابط رمانتیک شخص پیدا کنه
مَندی، سی ساله و ساکن ونکوور، پس از مطالعه تحقیقات دکتر آرتور آرون، روانشناس آمریکایی، تصمیم میگیره نظرات اونو در راستای پیدا ردن پارتنر جدیدش اعمال کنه. در این اپیزود خاطره مَندی رو میشنوید
جِیک مینارد، سی و یکساله و ساکن پنسیلوانیا آمریکا، بعد از دل کندن از یک رابطه عاطفی ۷ ساله، با یک پرسش کلیدی دست و پنجه نرم میکنه. او میپرسه: " از اون جاییکه دوران خوش یک رابطه عاطفی محدود به همون سالهای اول آشناییست، چه چیز میتونه شاکله یک ازدواج رو در سالیان پیش رو حفظ کنه؟ "
جودیت نیومن، پنجاه و شش ساله و ساکن دوبلین تجربه ای متفاوت رو پس از مرگ همسرش پشت سر میگذاره. در این اپیزود خاطره عاشقانه جودیت رو خواهید شنید
کارلا دِروس سی و دو ساله، بازاریاب و ساکن لس آنجلس هست. او معتقده: "دود پنهان کاری در یک رابطه عاطفی بیش از همه چشم خود فرد رو میسوزونه". در این اپیزود خاطره عاشقانه کارلا رو خواهید شنید
سوفی معتقده "عشق مثل یه حیوونه که از یه آدم به آدم دیگه ماجراجویی میکنه و همیشه بدنبال خونه ای میگرده که بهش حس تعلق داره". در این اپیزود خاطره عاشقانه سوفی رو میشنوید
تیموتی بران، سی و نه ساله، استاد دانشگاه و ساکن شهر آستین ایالت تگزاس یه جمله از کتاب شازده کوچولو رو روی بازوی خودش تتو کرده:" تو در قبال آنچه نسبت به خود اهلی کرده ای مسئولی". در این اپیزود خاطره عاشقانه تیموتی رو خواهیم شنید
مگی اسمیت، شاعر، سی و چند ساله و ساکن شهر بکسلی معتقده که اشیا حرفهای زیادی برای گفتن دارند
تیمی، سی و چند ساله، کارتونیست، در شب ولنتاین تجربه ای رو پشت سر میگذاره که درسی بزرگ رو برای او بهمراه داره
لارا، چهل و دو ساله، کارمند اداره پست و ساکن شهر کلرادو هست. در این اپیزود لارا از تجربه ازدواج بیست ساله اش می نویسه
ویکتور، چهل ساله، رمان نویس، ساکن اورگن از تجربه عاشقانه متفاوتی نوشته که چند سال پیش بین او و همسایه اش شکل گرفت